پذیرفتن رانندگی تنهایی من بعد از تقریبا پنج سال گواهینامه گرفتن بدون حضور یک راننده باتجربه بالای ده سال برای بابای من ناممکنه.بعد از دیدن بارها رانندگی من و بدون بروز حتی یک مشکل هنوزم قبل از شروع می فرمایند:کی همراهته؟اگر مشکلی پیش اومد به داداشت زنگ بزن.
و مشخصا تا حالا تنها هیچ وقت ماشینو جایی نبردم.گاهی میگم بدون اجازه بردارم و برم و برگردم تا ببینن که واقعا این نگرانی مسخره است اما با توجه به مشاهده قوانین مورفی به صورت روزانه میگم همون موقع تصادف میکنم و می فرمایند:دیدی گفتم؟
این بحث قدیمیه و ریشه در فرهنگ جامعه و خانواده و شخصیت پدر محترم داره اما چیزی که تازه است برخورد متفاوت یه نفر در پنجشنبه شب است(یا شب پنجشنبه ...من هیچ وقت اینا رو متوجه نمیشم.منظورم شب بین چهارشنبه و جمعه است)
سوار شدیم و راننده با سابقه بود همراهم با دو نفر دیگه اما با ماشین ما آشنایی نداشت و موقع روشن کردن دیدم فرمون قفل کرده و قبلا این اتفاق افتاده بود اما هرکسی که حضور داشت خودش حلش میکرد و منم هیچ وقت دقت نکردم.عین خر موندم تو گل.قبلش مهمونی بودیم.رفتم از یکی از مهمان ها کمک بخوام که یکی دیگه شون زودتر اومد بیرون(که تو این داستان بهش میگیم پرمدعا...معلومه که خیلی ازش خوشم نمیاد...مگه نه؟)منم با تمام سلولهای مخالف بدنم جنگیدم و رفتم گفتم میشه بیایی یه نگاهی به فرمون بکنی؟درو باز کردم که بشینه ، ننشست.گفت خودت بشین همزمان که یه ذره میپیچونی استارتو بزن و مشکل حل شد و من یاد گرفتم.نظرم داشت بهش اندکی بهتر میشد که موقع خروج از کوچه بوق بلندی زد پشت سرم و برگشتم به همون نظر قبلی ولی جدا از اون ماهیگری یاد دادن خیلی خیلی خیلی بهتر از ماهی دادنه.برای هردو طرف
پ.ن1:چهار سال از اون پنج سال گواهینامه من تهران بودم و هر وقت برگشتم پراکنده طور تمرین کردم اما یکسالی که خونه بودم از هر فرصتی استفاده کردم و بحث کردم و پافشاری کردم و گیر دادم و اصرار کردم تا بتونم رانندگی کنم و ذره ای فقط ذره ای شرایط بهتر شده.
پ.ن2:دادن اعتماد به نفس به دیگران چیزی از شما کم نمیکنه
نتیجه گیری اخلاقی:کوتاه نیایید.کوچکترین حرکتی میتونه شما رو نزدیک تر کنه و به ملت ماهیگیری یاد بدید.