چند وقت پیش با سه تا اعضای فامیل با سن های متفاوت رفته بودم پیاده روی.بحث آهنگ شد من گفتم اد شیران رو خیلی دوست دارم.یکی از فامیل ها تصادفی یه آهنگ ازش رو پخش کرد که میگه take me back به فلان جا و فلان زمان.همون فامیلی که پخش کرده بود گفت اگه قرار باشه برگردین به زمان های گذشته چیکار می کنید؟
هرکدومشون یه چیزی گفتن.از من پرسیدن و من دیدم نمی خوام برگردم.هر سه تاشون می خواستن برگردن به حدودای سن من و یه کاری رو متفاوت انجام بدن.همون موقع هم دوست داشتن اون کارو اما شرایط اجازه نداده.اما من تو این سن و در این لحظه تو بهترین وضعیتی هستم که میتونم باشم.رشته ای رو خوندم که دوست دارم.کارایی رو کردم که دوست دارم.آزاد و رها و خوشحال.
نمیگم هیچ حسرتی ندارم یا هیچ کار اشتباهی انجام ندادم.چون دارم و دادم ولی بحث اینکه همین الانو بجسبیم که برنمیگرده و خوشحال باشیم چون در هر حالتی که هستیم بهترینه(نه اینکه راکد و ساکن بشیم ها...نه....قدر الانو بدونیم و برای آینده بهتر برنامه داشته باشیم)تعادل خیلی سخته.